توسعه پایدار نراق

توسعه پایدار نراق

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
توسعه پایدار نراق

توسعه پایدار نراق

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

دانشگاه آزاد تهدید یا فرصت ؟


یکی ازروز های  سال 66 حاج عباس معصومی از خطبه های نماز جمعه تهران که به امامت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی برگزار می گردیده می شوند که دانشگاه آزاد درکشورتاسیس شده و قصد دارد در شهر های بزرگ  کشورواحد  داشته باشد .  همان موقع تلفن را برداشته وبا آقای حاج عزیز ا... فروغی درنراق تماس می گیرد و عنوان می کند که من قصد دارم در نراق  چنین دانشگاهی را تاسیس کنم .  آقای فروغی هم که خوداهل علم و از فرهنگیان دلسوز شهر نراق می باشد ایشان را به انجام این کار تشویق کرده و قول مساعد هر گونه همکاری را  برای پیگیری  تاسیس به ایشان می دهد .

آقای فروغی  موضوع را با امام جمعه شهر مرحوم حجت الاسلام نوروزی و شهردار شهر جناب آقای کشاورز در میان  گذاشته واز  آنها تقاضای کمک می کند .

چند ماه پیگیری هااز طریق روال عادی خود انجام می شودولی نتیجه نمی دهد تا اینکه یک روز آقای کشاورز موضوع را با آقای خواجه پیری رئیس دانشگاه آزاد واحد اراک در میان گذاشته و از ایشان تقاضای کمک می کند .

آقای خواجه پیری قبل از سمت  ریاست دانشگاه استاندار استان مرکزی بوده،  لذا با نفوذی که در استان و کشور داشته مقدمات تاسیس  دانشگاه آزادواحد نراق را فراهم می کند .

 آقای حاج عباس معصومی ،  آقای دکتر علی قاسمی ، برادر جناب آقای معصومی آقا مندی  ، آقای  علی فروغی ، حاج عزیز ا... فروغی ، آقای کشاورز شهردار نراق ، امام جمعه نراق مرحوم حجت الاسلام نوروزی  ازافراد موثر در تاسیس این واحد دانشگاهی می باشند .  

با اخذ موافقت تاسیس واحد اولین آزمون دانشگاه آزاد واحد نراق در دو رشته مدیریت و حقوق در تیر ماه سال 67 برگزار و از اول مهر سال 67 عملا دانشگاه در مدرسه شبانه روزی عباس معصومی فعالیت خود را شروع می کند .

این بود مقدمه ای برای آشنایی کاربران محترم با چگونگی  تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق .

اما قرار است دراین مطلب  دانشگاه آزادواحد نراق را در قالب تهدید یا فرصت  مورد مطالعه و بحث قرار دهیم  .

در همان سال های ابتدای  تاسیس افرادی در شهر بودند که به شدت با آمدن دانشگاه آزاد به نراق مخالفت می کردند . تاسیس این واحد در نراق بهانه ای شده بود برای ضربه زدن به افراد ی که در تاسیس آن نقش داشتند . اگر اجاره خانه بالا می رفت ، آب قطع می شد یا نانوایی پخت نمی کرد افراد بهانه جو همه کاسه کوزه ها  رابرسر  مسئولین و موسسین دانشگاه می شکستند .

اراده قوی و ایمان به آینده موجب شد افراد مورد نظر کار خود را ادامه داده و در اتقاء واحد تلاش کنند . تا جایی که واحد نراق به یکی از مهمترین واحد های دانشگاهی  در سطح منطقه پنج تبدیل شد .

 البته نا گفته نماند که در کنار این فرصت ایجاد شده بعضا تهدیداتی هم مشاهده می شد  ولی کفه ترازوی در بخش فرصت به مراتب بیشتر از تهدید ها بود .

اما با سوء مدیرت این واحد از سال های 80 به بعد روند صعودی دانشگاه متوقف و روند نزولی شکل گرفت  . اولین  تصمیم  نادرست  این واحد  که به نوعی دیکته شده از بالا بود  تاسیس یک مرکز  زیر مجموعه در جاسب بود.  بعد ها که این مرکز  با حمایت مالی و منابع انسانی واحد نراق قوت گرفت  برای خود ادعای استقلال کرد و بخش زیادی از توان مالی دانشگاه را بلعید  و به قول معروف دست مسئولین واحد نراق را گذاشت در حنا .  

فرصت های  حضور دانشگاه در شهر کاملا مشهود  است و همه به نوعی آنرا لمس می کنند لذا به ذکر چند مورد از آن  بسنده می کنیم .

 1 – ایجاد بیش از 300 شغل مستقیم 2 – معرفی نراق به عنوان یک شهر علمی  و بالا رفتن  سطح سواد  و معلومات در شهر 3 – رونق ساخت و ساز در بخش مسکن دانشجویی  4 – ارتقاء سطح فرهنگ عمومی  5  -  ایجاد صد ها شغل غیر مستقیم در بخش خدمات مرتبط با دانشگاه  و .....

اما تهدید ها معمولا از دید عامه مردم پنهان است و صرفا افراد متخصص  قادر به درک آنها  هستند .

یکی از بزرگترین تهدیدات دانشگاه درنراق تمرکز  تحصیلات دانشگاهی جوانان نراقی در چندرشته محدود این دانشگاه بود. به گونه ای که می توان بیش از 200 نفر را تنها در رشته حقوق در نراق رصد  کرد.

این تمرکز در یک یا چندرشته خاص موجب گردید ه اگثر جوانان نراق بعد از اتمام تحصیلات برای یافتن شغل شهررا ترک کنند .

تهدید دوم  نوع نگاه جزیره ای مسئولین دانشگاه است . واقعا  در طول 20 سال گذشته برای آنها مهم نبوده که پشت  چهار دیواری دانشگاه بخصوص در شهر چه می گذرد  . شما در مقدمه دیدید که شهردار نراق چه نقشی رادر تاسیس این واحد ایفا کرده است ولی بعد از تاسیس و قوت گرفتن دانشگاه دیگرمسئولین این واحد  نیازی برای برقراری و تعامل با مسئولین شهری  تااین لحظه درخود احساس نکرده اند  . برای مثال دانشگاه 100 عضو هیات علمی دارد. هیچ وقت تابحال به خود اجازه نداده است حتی  به این موضوع فکر کند که برای کمک به حل مشکلات درمانی شهر نراق یک پزشک هم در هیات علمی خود بگنجاند . یک مطب در شهر احداث کند که هم دانشجویان  از آن استفاده کنند هم مردم شهر !!!

در حال حاضر بزرگترین بدهکار عوارض به شهرداری نراق دانشگاه آزاد اسلامی است . دانشگاهی که خودباید فرهنگ ساز پرداخت عوارض قانونی باشد در حال حاضر به بهانه های مختلف از پرداخت عوارض قانونی متعلقه شانه خالی می کند !!!

تهدید سوم استفاده نا درست وغیراصولی از منابع آب منطقه است . حفرچاه آب در سایت دانشگاه موجب گردید یکی از مهمترین قنوات شهر که به گفته سالخوردگان حتی سابقه کم آب شدن هم نداشت به گونه ای خشک شود که اکنون محلی برای بازی شغالان شده است . ( قنات آصف آباد )

اکثر نیروی های  انسانی فعال در بخش کشاورزی  نراق به دلیل مقرون به صرفه نبودن زراعت  آن را رها کرده و به جمع بیکاران نراق اضافه شده اند .

تهدید دیگر این است که بر اساس یک قانون کاملا اختصاصی  به بهانه  های فامیلی از استخدام افراد بومی شهر ممانعت بعمل می آید و این فرصت های اشتغال در اختیار کسانی قرار می گیرد که صرفا  برای کار به نراق می آیند . بااین قانون از استخدام دو برادر ، برادر و خواهر ،  پدر و پسر و..... در دانشگاه جلوگیری می شود .  معمولا در شهرنراق همه به نوعی باهم فامیل هستند و این قانون بهانه  خوبی است برای  طرد نراقی ها از دانشگاه .

 به نظر شما با توجه به  مطالب فوق به نظر شما آیا دانشگاه آزاد واحد نراق  با اعمال  سیاست های فعلی در خدمت توسعه پایدار نراق قرار دارد ؟

آیا دانشگاه به عنوان یک کانون تولید علم توانسته  به نقش خود در راستای  آسیب شناسی علمی و رفع مشکلات مردم شهراقدام کند ؟

 

 

 

 

 

 

 

چه نوع ترکیب جمعیتی عامل توسعه پایدار شهرخواهد بود ؟


یکی از موارد لازم  برای رسیدن به توسعه پایدار در شهر ها  جمعیت آن شهرمی باشد.

تعداد جمعیت . متوسط سنی ، بعدخانوار ، سطح تحصیلات ، توزیع جنسیتی  و جمعیت مهاجر ازفاکتور های موردبررسی در جمعیت یک شهر به شمار می رود .  

چند وقت پیش شایعه ای در نراق بر سر زبان ها مطرح شد که ریشه آن در صحبت های یک فرد غیر متخصص در این زمینه بود .این فرد در جلسه ای عنوان کرده بود که نراق جمعیتش در حال کاهش است و برعکس روستای راوه در شهرستان دلیجان درحال افزایش می باشد و اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، امکان دارد که روستای راوه شهر و نراق تبدیل به روستا شود  .طرح این موضوع باعث نگرانی دربین برخی از شهروندان  نراقی شد تا جایی که چندین نفر به بنده مراجعه کرده و خواستار اطلاعاتی در این خصوص بودند . چون  اساس این شایعه خیلی مسخره ، غیر کارشاسانه واصلا  برای رسیدن به برخی اهداف پست سیاسی بود در آن زمان تنها به نوشتن مطلب سیاه نمایی به چه منظوری؟ بسنده کردم ولی  به خوانندگان وبلاگ قول دادم به صورت کاملا مستند آمار جمعیت شهر نراق را در معرض دید و قضاوت عموم قرار دهم .  

آمار جمعیت شهرنراق تایید شده از طرف مرکزامار ایران به شرح زیر می باشد

1 – سال 1345 جمعیت نراق         2504 نفر

2 سال1355 جمعیت نراق          2139 نفر

3 سال 1365 جمعیت نراق         2511 نفر

4 سال 1375 جمعیت نراق         3088 نفر

5 سال 1385 جمعیت نراق         2819 نفر

6 سال 1390 جمعیت نراق         2850 نفر

آمارفوق دو  دوره  کاهش جمعیت را در نراق نشان می دهد . بار اول فاصله بین سالهای 1345 تا 1355  که تقریبا 365 نفر کاهش جمعیت داشته و باردوم فاصله بین سالهای 1375 تا 1385 است . در این فاصله زمانی هم آمار  نراق 269 نفر کاهش جمعیت دارد .

کاهش جمعیت سالهای 1345 تا 1355 کاملا طبیعی و متاثر از فضای کل کشور است . با ایجاد بازار کار در شهر های بزرگ و اجرای طرح اصلاحات ارضی مهاجرت گسترده ای از شهر ها و روستا ها به شهر های بزرگ  بخصوص تهران اتفاق افتاد .

 اصطلاح خیابان چراغ برق  ازاین تاریخ به بعد در ادبیات ما نراقی ها مساوی شد با ثروت و پولدار شدن

اما کاهش جمعیت در فاصله زمانی بین سالهای 1375 تا 1385 دلیل خاصی دارد که شنیدن داستان آن شاید برای شما خیلی جالب باشد . بنده مهر سال 1375خدمت سربازی را تمام کرده و به شهر برگشتم .روزی آقای ابوالفضل قجری که در آن زمان معاون اداری مالی فرمانداری دلیجان بود من را دید و گفت فرمانداری برای طرح سرشماری در حال جذب نیرو است. اگر تمایل داری ثبت نام کن . من و برادرم احمدو آقای مجتبی رمضانی از نراق ثبت نام  کردیم . یک دوره 15 روز کلاس رفتیم . آقای میرشکاری هم که الان کارمند اداره دارایی دلیجان است در این طرح شرکت داشت .

من شدم مسئول تیم سرشماری دهستان هستیجان و احمد و مجتبی هم شدند مامور سرشمارنراق . همان روزهای اول سرشماری آقای قجری به من گفت فرماندار با شما کار دارد . به اتفاق ایشان رفتیم به اتاقش . ایشان نگرانی خود را ازاینکه حوزه انتخابیه در فرمانداری محلات است را طرح کرد و از من خواست ماموران سرشمارنراق را توجیه کنم تا جایی که امکان دارد دانشجویان نراق را درآمار نراق ثبت نام کنند . طبق آموزشی که مرکز آمارایران به ما داده بود دانشجویان جزو آمار  شهر محسوب نمی شدند ولی به لحاظ مسائل سیاسی مسولین شهرستان خواستار این بودند که این اتفاق رخ دهد . من هم پیغام ایشان را به سرشمار های نراق رساندم . آنها هم سعی کردند تا جایی که امکان دارد دانشجویان مقیم شهر را در آمار نراق درج کنند .  نتیجه این شد که آمار جمعیت شهر به تعداد 3088 نفر در این دوره رسید .

این اتفاق در سال 1385 که  دوره سرشماری بعدی بود  تکرار نشد  لذا جمعیت واقعی نراق  یعنی 2819 نفر شمارش شد .

ریز آمار نفرات سرشماری شده  نراق درسال 1375 در حال حاضر موجود است و به راحتی می توان تعداد دانشجویان را از آن استخراج کرد .

 مطالب فوق مقدمه ای بود برای طرح  بحث چه نوع جمعیتی عامل توسعه پایداراست ؟

اگر قرار باشد تنها به توسعه فکر کنیم مثل این اتفاقی که الان دربرخی از شهر های مجاور افتاده است هر نوع جمعیتی با هر ترکیبی عامل این توسعه خواهدبود . حتی جمعیت مهاجر افغان و یا مهاجراز روستا ها و .....

اما اگرقرار باشد به توسعه پایدار فکر کنیم درافزایش جمعیت با محدودیت هایی مواجه خواهیم بود .

 بیش از سه  راه  منطقی برای افزایش جمعیت در شهر متصور نیست

1 – رشد زاد وولد و جلو گیری از مهاجرت به خارج از شهر

2 – برگشت افرادی که در گذشته از شهر  مهاجرت کرده اند  

3-  فراهم کردن زمینه جذب جمعیت مهاجر از دیگر شهر ها و روستا های کشور

 تحلیل آمار سال 85 نراق نشان می دهد در حال حاضر بیش از 65% از جمعیت شهر در خانواده های 1 تا سه نفره زندگی می کنند . این نشان می دهد که نراقی ها به شدت در حال تنظیم خانواده هستند و تمایلی برای افزایش تعداد خانوار ندارند . چیزی که مثلا در روستای راوه دقیقا عکس آن مشاهده می شود .

در خصوص مورد دوم  یعنی جمعیتی که سالهای پیش  مهاجرت کرده اکنون مقدمات برگشت آنها فراهم شود ، آنها عمدتا  متوسط سنی بیش از 50 سال دارند .  یعنی نراقی ها در سن بازنشستگی به نراق بر می گردند. لذا این موضوع هم  تعادل سنی جمعیت را دچار مشکل خواهد کرد . در این حالت متوسط سنی جمعیت شهر به سوی جمعیت میانسال  حرکت خواهد کرد.  

اما در شکل سوم آن می توان اینگونه  تصور کرد ما بتوانیم مثلا با احداث ناحیه صنعتی طی سه سال آینده 3000 نفر را به جمعیت شهر اضافه کنیم.باید به این موضوع فکر کنیم که  این 3000 نفر جمعیت مهاجر با کل جمعیت شهر برابری خواهند کرد . دراین حالت ترکیب جمعیت بومی و جمعیت مهاجر دچار یک تغییر اساسی خواهد شد .

برای مثال اگر کسی که 2 سال است از نراق دور بوده ودر سال 1394 به شهر مراجعه کند و ببیند 30% از ساکنان شهر به زبان ترکی  یا لری و یا کردی صحبت می کنند  چه حالی پیدا خواهد کرد ؟  

اصطلاحا در این حالت می گویند هویت اجتماعی ساکنان شهر دستکاری اساسی شده است .   

حال این سوال طرح می گردد  که آیا قرار است توسعه ما به قیمت از دست دادن هویت اجتماعی ما تمام شود؟

آیا چیزی که به دست می آوریم ( توسعه کالبدی )  با چیزی  که از دست خواهیم داد ( هویت شهری نراقی ) برابری خواهد کرد ؟

 برای  مثال آیا ما حق داریم اگر با جمعیت 3000 نفری در حال حاضر سطح متوسط سواد در نراق دیپلم است آن را باجمعیت 8000 نفری در افق 1400 به سیکل کاهش دهیم ؟

از شما کاربران محترم درخواست دارم با مطالعه متن فوق نظر خود را درخصوص راه های افزایش جمعیت  شهر با نگاه به رویکرد توسعه پایدار مطرح نمایید .

 

 

   

 

مفاهیم: توسعه پایدار چیست؟

حیط زیست > زیست‌بوم  - همشهری آنلاین:
توسعه پایدار یا Sustainable Development در حقیقت ایجاد تعادل میان توسعه و محیط زیست است.

در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) آمد. این سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابع طبیعی این واژه را برای توصیف وضعیتی به کار برد که توسعه نه تنها برای طبیعت مضر نیست، بلکه به یاری آن هم می‌آید.

پایداری می‌تواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی.

در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنبه زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه می‌کند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است.

یکی از مهمترین رویدادهای بین‌المللی که در زمینه توسعه پایدار وجود دارد، نشست جهانی توسعه پایدار(WSSD) است. در این نشست توافق‌هایی در زمینه توسعه پایدار میان شرکت‌کنندگان انجام شد.

کاهش تعداد افرادی که دسترسی به آب ندارد به نصف تا سال 2015 میلادی، به حداقل رساندن مواد شیمیایی که بر سلامتی انسان و طبیعت اثرات مخرب می‌گذارند تا سال 2020 میلادی، نصف کردن سرعت کاهش ذخیره‌های دریایی و رساندن منابع دریایی به سطحی پایدار تا سال 2015 میلادی، کاهش روند از بین رفتن تنوع طبیعی تا سال 2010 میلادی، افزایش پایداری در استفاده از انرژی‌های تجدیدشونده و برنامه‌ریزی برای تدوین برنامه‌ای 10 ساله در مورد توسعه پایدار از اصلی‌ترین توافقات این نشست بود.

hamshahrionline-Sustainable-Development

هرچند این روزها بسیاری از دولتمردان و فعالان زیست محیطی به دنبال رسیدن به توسعه پایدار هستند، اما برخی فعالان زیست محیطی این گزینه را برای حفظ محیط زیست کافی نمی‌دانند.

آنها معتقدند در با توجه به روند استفاده از منابع تمام شونده و از بین بردن منابع در جهان واژه "توسعه پایدار" مناسب نیست و باید از لفظ جایگزینی چون "پایداری توسعه" استفاده کرد تا این مفهوم در ذهن تداعی نشود که قرار است منابع جدیدی تولید شود.

توسعه و پیشرفت از دیدگاه مقام معظم رهبری

بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایسته ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید مدلی متناسب با ارزشهای دینی و ملی طراحی و تدوین گردد.

از آنجایی که هدف از این نگارش تبیین دیدگاهها و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است ابتدا معیارهای پیشرفت یا شاخصه های یک جامعه توسعه یافته را بیان نموده و سپس به سیاست های توسعه از دیدگاه ایشان می پردازیم .

الف ـ شاخصه های جامعه توسعه یافته

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین شاخصه های جامعه توسعه یافته می فرمایند :

« معیارهای پیشرفت عبارتند از :

1 ـ فرا صنعتی شدن

2 ـ خودکفایی در نیازهای اساسی

3 ـ افزایش بهره وری

4 ـ ارتقای سطح سواد

5 ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان

6 ـ افزایش امید به زندگی

7 ـ رشد ارتباطات

8 ـ مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی » (1 )

مطابق نظریه حضرت آیت الله خامنه ای شاخصه های پیشرفت در جامعه عبارتند از :

1 ـ فرا صنعتی شدن : جامعه پیشرفته و توسعه یافته از نظر ایشان جامعه ای است که از مرحله صنعتی اولیه و کارخانه های دودکشی پا را فراتر گذاشته و به مرحله ای بالاتر یعنی ورود به عرصه تکنولوژی های سطح بالا شده است .

تکنولوژی هایی مثل نانو تکنولوژی تکنولوژی هسته ای تکنولوژی های مربوط به فناوری اطلاعات و هوا فضا و خلاصه هرگونه تکنولوژی که تعلقی به صنایع پایین دستی مثل کارخانه های دودکشی نداشته باشد.

2 ـ خودکفایی در نیازهای اساسی : جامعه پیشرفته جامعه ای است که در نیازهای اساسی به خودکفایی رسیده باشد . خودکفایی در نیازهای اساسی ضریب امنیت ملی را افزایش داده و نوعی احساس آرامش روحی و روانی را برای مردم به ارمغان می آورد. و باعث نوعی نشاط و امیدواری می گردد. البته اگر سرمایه ساختار نیروی انسانی امکان تبادل کالا صادرات و عوامل دیگر وجود داشته باشد هر چه بر حوزه و دامنه خودکفایی افزوده شود زمینه رونق اقتصادی و امنیت بیشتر را فراهم می آورد. به هر حال در مدل فکری رهبری انقلاب اسلامی توسعه بدون ساماندهی و تحقق خودکفایی در نیازهای اساسی توسعه ای غیرمدبرانه و آسیب پذیر خواهد بود. نیازمندی کالاهای اساسی دست دشمنان را در اعمال فشار برای ایجاد نابسامانی در توسعه کشور باز می گذارد.


3 ـ افزایش بهره وری : بهره وری از تلفیق اثربخشی و کارآمدی حاصل می آید . اقدام بهره وری اقدامی است که ما را به هدف برساند (اثربخشی داشته باشد) و رساندن به هدف با کمترین هزینه به انجام رسد.


بنابراین وقتی سخن از بهره وری به میان می آید منظور این است که کارها را طوری تنظیم کنیم که با کمترین هزینه بهترین روش و کوتاه ترین مسیر ما را به هدف برساند. شاخص بهره وری شاخص مهمی است که رهبری انقلاب اسلامی آنرا به عنوان یکی از معیارهای جامعه توسعه یافته درنظر گرفته اند.

ـ4 ارتقای سطح سواد : وضعیت علمی و مهارتی نیروی انسانی مهمترین شاخصه جامعه توسعه یافته است . مهمترین سرمایه هر جامعه نیروی انسانی است برای تحقق توسعه پویا و مستمر آموزش رکن اساسی است البته آموزشهای هدفمند و کاربردی که بتواند بستر لازم برای توسعه را فراهم آورد. بنابراین اگر بخواهیم جامعه پیشرفته ای داشته باشیم باید سطح سواد جامعه را افزایش دهیم .

5 ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان : جامعه ای توسعه یافته خواهد بود که سطح خدمات رسانی به شهروندان در سطح مطلوبی باشد. هدف حکومت در اسلام خدمت رسانی به مردم است . بنابراین جامعه پیشرفته اسلامی جامعه ای است که سطح این خدمات ارائه شده از یک حد استاندارد و مطلوبیتی برخوردار باشد. چگونگی خدمات حمل و نقل خدمات امنیتی و قضایی خدمات آموزشی درمانی ورزشی فرهنگی و انطباق این خدمات با معیارهای استاندارد ابزار دیگری برای سنجش جامعه پیشرفته است . برای تحقق توسعه موردنظر باید ابعاد گوناگون خدمات رسانی به شهروندان با ساماندهی و مدیریت کارآمدی مناسب به سطح استانداردهای موردنظر برسد.

6 ـ افزایش امید به زندگی : جامعه پیشرفته موردنظر رهبر انقلاب اسلامی جامعه ای است که به سبب توسعه در ابعاد مختلف از قبیل وضعیت معیشت تغذیه بهداشت و درمان اشتغال و دستیابی به سطوح بالای رفاه مادی و معنوی امید به زندگی بیشتر شده و متوسط طول عمر مفید افزایش می یابد.

7 ـ رشد ارتباطات : ارتباطات بستر تحقق توسعه و پیشرفت است . با سهولت ارتباطات چه ارتباطات مخابراتی و چه ارتباطات جاده ای ریلی و هوایی زمینه تحرک اقتصادی را فراهم می آورد. توسعه ارتباطات توسعه تبادل اقتصادی را میسر می کند. بنابراین بدون گسترش ارتباطات امکان توسعه و پیشرفت وجود ندارد و به همین دلیل است که رهبر انقلاب اسلامی رشد ارتباطات را یکی از شاخصه های اصلی توسعه می دانند.

8 ـ مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی : ساماندهی تحول و توسعه باید بر مبنای ارزشها و نگرشهای فکری و اصول اعتقادی استوار باشد والا هرگونه مدل سازی توسعه مبتنی بر ارزشهای صرف غربی نمی تواند ثمربخش باشد.

ب ـ سیاست های توسعه و پیشرفت :

پس از آنکه شاخص های یک جامعه پیشرفته و توسعه یافته مشخص شد و ابعاد مدل آرمانی توسعه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی معین گردید نوبت به سیاست های توسعه و پیشرفت می رسد. یعنی در رسیدن به هدف موردنظر چه سیاست هایی باید مدنظر قرار گیرد تا توسعه و پیشرفتی که مطلوب است محقق شود.

حضرت آیت الله خامنه ای ابعاد تحول و پیشرفت را به شرح ذیل بیان می دارند :

« ابعاد تحول و پیشرفت در نگاه ویژه نظام اسلامی عبارتند از :

1 ـ افزایش ثروت ملی 2 ـ عدالت طلبی 3 ـ اقتدار علمی 4 ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی 5 ـ عزت ملی 6 ـ مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض 7 ـ مقابله به جهل و بی قانونی 8 ـ ارتقا علمی مدیریت ها 9 ـ انضباط اجتماعی 10 ـ افزایش احساس مسئولیت اجتماعی 11 ـ استقلال فرهنگی (2 )

مقام معظم رهبری یازده سیاست و چارچوب را برای توسعه قائلند که به شرح آنها می پردازیم :

1 ـ افزایش ثروت ملی : مدل توسعه موردنظر باید منجر به افزایش ثروت ملی شود . یعنی در صورت اجرای آن مدل برآیند ثروت عمومی کشور و ثروت آحاد مردم افزایش یابد. به عبارتی توسعه باید طوری طراحی شود که مردم در سایه اجرای آن از وضعیت پایین دستی ثروت به وضعیت بالادستی ثروت منتقل شوند بطوری که علاوه بر تامین نیازهای مصرفی منجر به ذخیره سازی ثروت نیز بشود. بدیهی است که افزایش ثروت ملی در سایه افزایش تولید ملی صورت خواهد گرفت . بنابراین توسعه باید تولید محور باشد تا بتوان به ثروت ملی افزود تولید بهره مندی اقتصادی افراد را بیشتر کند. توسعه اگر منجر به ثروت اندوزی بخش خاصی از جامعه شود توسعه متوازن و عادلانه نیست توسعه باید بر ثروت آحاد مردم بیفزاید.

2 ـ عدالت طلبی : عدالت مایه قوام و پایداری جامعه و از عوامل مهم رشد و توسعه است .

توسعه مطلوب توسعه منجر به پایداری جامعه است . اگر توسعه منجر به شکاف عمیق اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شود این توسعه برای جامعه خطرساز است و پایداری جامعه را متزلزل می کند. لذا رهبری معظم انقلاب مدل توسعه ای را طلب می کند که مبتنی بر عدالت بوده و نتیجه آن اجرای عدالت و در نتیجه پایداری و قوام جامعه باشد.

3 ـ اقتدار ملی : توسعه بدون علم تحقق نمی یابد اگر توسعه را ساماندهی تعالی بخش و دستیابی به پیشرفت در حوزه های مختلف اقتصادی صنعتی فناوری سیاسی فرهنگی و اجتماعی بدانیم این امر بدون داشتن سطح علمی موردنیاز و دانش مربوطه میسر نیست . گرچه برای توسعه محتاج علم و دانشیم اما توسعه ای باید طراحی شود که نتیجه پیاده شدن آن رسیدن به مرز اقتدار علمی است . اقتدار علمی یعنی به دست آوردن قله های علم و دانش و سطحی از قدرت علمی است که به وسیله آن بتوانیم مسیرهای بعدی توسعه را به راحتی طی نماییم . بنابراین باید توسعه به نوعی منجر به اقتدار علمی شود و اقتدار علمی بر ابعاد توسعه بیفزاید و این تاثیر و تاثر متقابل در یک روند تکاملی ادامه داشته باشد.

4 ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی : در مدل حکومت اسلامی تزکیه و رشد اخلاقی و معنوی افراد جز اهداف بالادستی حکومت قرار دارد یعنی همه فعالیت ها در نهایت برای رسیدن به جامعه ای است که افراد آن از نوعی تهذیب نفس و معنویت برخوردار باشند. هرگونه طراحی مدل توسعه بدون توجه به این سیاست جایگاهی در نظام جمهوری اسلامی ندارد و اگر آبادانی همه جانبه کشور منجر به رشد معنویت و اخلاق نشود ارزشمند نخواهد بود. بنابراین در نگاه حضرت آیت الله خامنه ای مدل توسعه ای مطلوب است که منجر به رشد اخلاقی و معنوی افراد جامعه باشد.

5 ـ عزت ملی : عزت ملی نوعی احساس غرور همگانی ملتی است که بواسطه داشتن فضیلتها احساس برتری نموده و احساس می کند در مقابل بیگانگان حرفی برای گفتن داشته و احساس ذلت و خواری نمی نماید رهبر معظم انقلاب اسلامی توسعه ای را مطلوب می دانند که منجر به چنین احساسی شود. نباید برای بدست آوردن توسعه اقتصادی هر شرایطی را بپذیریم و عزت ملی را زیرپا گذاریم .

6 ـ مبارزه با فقر فساد بیکاری و تبعیض : بیکاری منجر به فقر و فقر عموما منجر به فساد می شود . البته تنها عامل فساد فقر نیست بلکه یکی از عوامل آن است . بیکاری محصول عدم توسعه و یا توسعه نامتوازن است . رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند باید توسعه ای طراحی شود که نتیجه آن گسترش اشتغال بدون تبعیض باشد. اگر اشتغال در سایه توسعه بدون تبعیض گسترش یافت فقر از جامعه ریشه کن و بخش زیادی از فساد نیز مهار می شود بنابراین توسعه ای مطلوب رهبری نظام است که بتواند با رفع بیکاری با فقر و فساد و تبعیض مقابله کند.

7 ـ مقابله با جهل و بی قانونی : جهل و بی قانونی جامعه را از مسیر درست باز می دارد . هزینه ها را افزایش داده انرژی ها را معطل می کند حق و حقوق را ضایع و بی عدالتی و تبعیض را به ارمغان می آورد.

8 ـ ارتقا علمی مدیریت ها : مدیران مهره های اصلی اداره جامعه و مجریان قانون عوامل مهم توسعه و پیشرفتند . هم مدیران باید در خدمت توسعه باشند و هم توسعه باید منجر به ارتقا علمی مدیریتها شود. به نظر رهبری انقلاب توسعه ای مطلوب است که در آن راههای ارتقا علمی مدیران پیش بینی شده و با اجرای آن مدیران به این قابلیت دست یایند.

9 ـ انضباط اجتماعی : انضباط اجتماعی یعنی همه آحاد نهادها و سازمانها و تشکیلات حکومتی به ایفای درست نقش های خویش بپردازند. انضباط اجتماعی حاصل عملکرد درست نقش های تعریف شده برای اجزا جامعه است . توسعه ای مطلوب است که به تحقق همه جانبه انضباط اجتماعی کمک کند و جامعه ای بوجود آورد که نقش ها بدرستی ایفا شوند.


10 ـ افزایش احساس مسئولیت اجتماعی : احساس مسئولیت اجتماعی نوعی تعهد آحاد مردم با هر نقش و کار ویژه شخصی و اجتماعی است که آنان را وادار می کند به مسئولیت های خود عمل کنند. تحقق چنین امری در سایه کار فرهنگی حاصل می آید و از مقوله فرهنگ عمومی است .

11 ـ استقلال فرهنگی : فرهنگ هر جامعه زیربنا و هدایت کننده مسیر زندگی افراد است . فرهنگ نقشی اساسی و موثر در حوزه های مختلف اقتصاد و سیاست دارد و لذا حفظ فرهنگ از هرگونه انحراف در پیشرفت هر جامعه ای دارای اهمیت حیاتی است . طراحی مدل توسعه باید مبتنی بر آموزه های فرهنگی باشد. و توسعه باید منجر به استقلال فرهنگی شود. توسعه ای که استقلال فرهنگ کشور را در معرض خطر قرار دهد توسعه ای مطلوب نخواهد بود.

                                                منبع : روزنامه جمهوری اسلامی شماره  ۲۰/۸/۸۵

گوشه ای از بیانات مقام معظم رهبری مرتبط با مدل توسعه بومی

مدل توسعه، بومی و غیرتقلیدی
ما دنبال چه نوع توسعه‌یى هستیم؟ این نکته‌ى اساسى، در بحث‌هاى اقتصادى و غیراقتصادى جارى است. کسانى دنبال این هستند که حرفى را پرتاب کنند و ذهن مردم را از مسائل اصلى دور نگه دارند: مدل چینى، مدل ژاپنى، مدل فلان. مدل توسعه در جمهورى اسلامى، به اقتضاى شرایط فرهنگى، تاریخى، مواریث و اعتقادات و ایمان این مردم، یک مدل کاملاً بومى و مختص به خود ملت ایران است؛ از هیچ‌جا نباید تقلید کرد؛ نه از بانک جهانى، نه از صندوق بین‌المللى پول، نه از فلان کشور چپ، نه از فلان کشور راست؛
هرجا اقتضایى دارد. فرق است بین استفاده کردن از تجربیات دیگران، با پیروى از مدل‌هاى تحمیلى و القایى و غالباً هم منسوخ.
سخنرانی در دیدار نمایندگان هفتمین دوره‌ى مجلس شوراى اسلامى 27/3/1383

آن فکر نو را پیدا کنید
وقتی نگاه می‌کنیم، برای دهه‌ی چهارم ـ برای این ده سالی که پیش روی ماست ـ دو شاخص عمده وجود دارد که باید این دو را حتماً بدست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت. ما مثل بعضی از کشورها و نظام‌های دنیا فقط به پیشرفت فکر نمی‌کنیم؛ ما پیشرفت را همراه با عدالت می‌خواهیم... نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقب‌ماندگی، برابری در فقر؛ این را نمی‌خواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمی‌کنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت... ممکن است بعضی از صاحب‌نظران و به اصطلاح تئوریسین‌های اقتصادی بگویند: آقا نمی‌شود؛ اگر بخواهید به پیشرفت اقتصادی دست پیدا کنید، ناچار باید فاصله‌ی طبقاتی را قبول کنید و بپذیرید! این‌جاست که ما عرض می‌کنیم «نوآوری». نباید خیال کنیم که نسخه‌های اقتصادی غرب، آخرین حد دستاورد بشری است؛ نه، این هم یک نسخه‌ای است، دوره‌ای دارد؛ آن دوره طی می‌شود و فکر تازه و فکر نویی به میدان وارد می‌شود؛ بگردید آن فکر نو را پیدا کنید.
بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى‏1/1/1387


اقتصاد ما سرمایه‌داری نیست
در نظام‌هاى سرمایه‌دارى، اساس، رشد اقتصادى و شکوفایى اقتصادى و ازدیاد و تولید ثروت است. هرکه بیشتر و بهتر تولید ثروت کند، او مقدّم است. آن‌جا مسأله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاهِ جمع کثیرى از مردم، نگرانى نظام سرمایه‌دارى نیست. در نظام سرمایه‌دارى، حتى تدابیرى که ثروت را تقسیم کند، از نظر نظام سرمایه‌دارى، تدابیر منفى و مردودى است. نظام سرمایه‌دارى مى‌گوید: «معنى ندارد که ما بگوییم ثروت جمع کنید تا آن را از شما بگیریم تقسیم کنیم! این معنى ندارد. این‌که شکوفایى نخواهد شد!» نظام اسلامى این‌گونه نیست. نظام اسلامى معتقد به یک جامعه‌ى ثروتمند است، نه یک جامعه‌ى فقیر و عقب‌مانده. معتقد به رشد اقتصادى است؛ ولى رشد اقتصادى براى عدالت اجتماعى و براى رفاه عمومى، مسأله‌ى اوّل نیست. آنچه در درجه‌ى اوّل است، این است که فقیر در جامعه نباشد؛ محروم نباشد؛ تبعیض در استفاده از امکانات عمومى نباشد. هرکس براى خودش امکاناتى فراهم کرد، متعلّق به خود اوست. اما آنچه که عمومى است مثل فرصت‌ها و امکانات متعلّق به همه‌ى کشور است و باید در این‌ها تبعیضى وجود نداشته باشد. معنى ندارد که یک نفر پاى خود را بگذارد روى دوش مأمورین دولتى و با ترفند و خداى ناکرده با اِعمال روش‌هاى غلط، امتیاز بگیرد، رشدى افسانه‌اى بکند و بعد بگوید: «آقا، من ثروت را خودم به دست آورده‌ام.» در نظام اسلامى، چنین چیزى را نداریم. ثروتى که بر پایه‌ى صحیحى نیست، از اصل نامشروع است.
بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی 12/5/1372این منطق ما نیست
باید توجه کنیم که ما هم توسعه‌محوریم، هم عدالت‌محور. ما طبق برخى از سیاست‌هایى که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادى هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآورى نظام ما همین است که مى‌خواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در کنار هم و با هم داشته باشیم و این‌ها با هم متنافى نیستند. ما دیدگاهى که تصور کند این‌ها با هم نمى‌سازند و یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم. این نکته باید در همه‌ی موارد، هم در کاهش حجم دولت، هم در مسأله‌ى خصوصى‌سازى، هم در نگاه کلى به مسائل اقتصادى و هم در تقسیم منابع میان بخش خصوصى و بخش تعاونى و بخش دولتى رعایت شود.
دیدار با رئیس‌جمهور و اعضاى هیأت دولت 4/6/1383

هدف از ایجاد وبلاگ تخصصی توسعه پایدار شهر نراق ؟

قرار است در این وبلاگ به صورت کاملا تخصصی به موضوع توسعه پایدار شهر نراق بپردازیم و از نظرات دوستان نراقی و غیر نراقی ، کارشناسان ، اساتید محترم دانشگاه و مختصصان  علم برنامه ریزی شهری استفاده کنیم .

امیدوارم مطالب مطرح شده در این وبلاگ بتواند در آینده مورد استناد دانشجویان و محققان علاقه مند به مباحث توسعه پایدار در مدیریت شهرها قرار گیرد .

در واقع این وبلاگ به درخواست جمعی از دانشجویان رشته های مهندس عمران ، معماری ، سیما و منظر شهری ، برنامه ریزی شهری ، مرمت بنا های تاریخی و باستان شناسی  ایجاد شده است وقرار است در نقش سنگدان تجربیات 10 سال تلاش برای رسیدن به توسعه پایدار شهر نراق را دراختیار منتقدان این حوزه ها قرار دهد تا آنها  این تجربیات را با پتک  های عالمانه خود چکشکاری کرده ، شاید بتوان روزی  وزنی ملی و جهانی برای این تجربه دست و پا کرد . 

از شما دوستان و علاقه مندان به شهر نراق در هرکجای این کره خاکی که هستید استدعا دارم ما را در غنی کردن مباحث  طرح شده در وبلاگ یاری نموده و با نظرات کارشناسی خود وزن علمی  مطالب را افزایش دهید .